سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابطال سند

ابطال در قانون به معنای این است که سند صادره،از اصل باطل است که این دعوی بیشتر در فروش ملکی،به چند نفر ایجاد می شود و یا این که سند مطابق با قوانین صادر نشده است.
ابطال سند در واقع این است که بعد از تنظیم سند،هر دو طرفین عدم رضایت تشریفات تنظیم سند را داشته،که تقاضای ابطال سند را می نمایند.
ابطال سند رسمی،دعوایی است که در آن یک فرد برای بی اثر بودن یک سند رسمی اقدام می کنند.

موسسه-حقیقت-گستر

سند ملکی سندی قانونی است که سازمان ثبت اسناد صادر می کند و در زمره اسناد رسمی و قانونی قرار دارد،به همین علت سند ملکی،در هر شرایطی از اعتبار قانونی بر خوردار است.
سند به دو دسته تقسیم می شود:
1_سند رسمی
2_سند عادی
سند رسمی:سندی است که نزد مراجع دولتی،که برای تنظیم برخی اسناد در نظر گرفته،مانند دفاتر اسناد رسمی و یا دفاتر ازدواج و طلاق.
سند عادی:سندی است که شرایط توضیحات قبل را نداشته باشد که به سند عادی،معروف می باشد.
در مورد اسناد رسمی،می توان فقط میتوان ادعای جعل کرد نه انکار، اما در سند عادی هم میتوان ادعای جعل کرد و همین طور جعل و تردید.
حال به دعوای ابطال سند میپردازیم:
دعوای ابطال سند،دعوای غیر مالی است.یعنی فارغ از ارزش موضوع سند به عنوان هزینه داد رسی هزینه ثابت باید پرداخت گردد.
برای انجام و رسیدگی به ابطال پرونده ابتدا باید داد خواست را تکمیل کرد،و با مشخص شدن زمان جلسه،که زمان به طرفین دعوا ابلاغ خواهد شد.در روز دادگاه هر دو طرف در دادگاه حاضر می شوند، خواهان اظهارات خودش را به شرح داد خواست بازگو می گوید و خوانده نیز برای دفاع از خود، اظهار می کند که مورث در کمال صحت و سلامت، اموال مورد اختلاف را به وی منتقل کرده است.
برای ابطال سند ،که حکم دادگاه لازم می باشد اما در شرایطی مانند در اثر دقت نکردن نویسنده سند،ثبت دفتر املاک مخالف حکم نهایی دادگاه باشد،اشتباهات رخ داده در عملیات تفکیکی، اشتباهات رخ داده در عملیات مقدماتی حال در این مطلب، به دلایلی که باعث ابطال سند می شود، می پردازیم:
1_عدم مالکیت فروشنده
2_جعل سند انتقال مالکیت
3_عدم اهلیت یکی از دو طرف معامله کننده
4_نبود امضای فروشنده و خریدار
5_عدم تطابق سند با قوانین ثبتی
6_صادر شدن سند ملکی معارض
7_وجود اشتباه در سند ملکی
8_ثبت املاک موقوفی توسط افراد سود جو.
9_جعلی بودن امضای دو طرف معامله
10_فسخ معامله که در اثر آن،فروشنده مالک ملک شده است.
مدارک لازم برای ابطای سند رسمی:
1_ارائه اسناد از جمله وکالت نامه،سند مالکیت،و صلح نامه و…
2_دلایل بی اعتبار بودن سند از جمله مجهول بودن سند،معارض بودن سند و…
به دلیل پیچیدگی دعاوی ابطال سند قبل از انجام هر کار توصیه می شود از یک وکیل متخصص اسناد راهنمایی بخواهید.


افراز و تفکیک

افراز و تفکیک به چه معناست؟

افراز را این‌گونه تعریف می‌کنند؛ جدا سازی سهم یک شریک از باقی شرکا. یعنی تقسیم کردن مالی غیرمعقول، که متعلق به چند شریک می‌باشد، در صورتی که یک یا تعدادی از شرکا حاضر به تقسیم کردن، نباشند. بنابراین در افراز، اشاعه بودن از شروط اساسی محسوب می‌شود.
تفکیک در اصطلاح ثبتی؛تبدیل یک ملک به چند قطعه زمین با مشخصاتی معین است.(هم در املاک مشاع و هم غیر مشاع، کاربرد دارد.)

موسسه-حقیقت-گستر

هدف از تفکیک:
1. قطعات تفکیکی را به صورت مفروز انتقال دهند
2. سند مفروزی را صادر کنند.
3. سند اولیه را ابطال کنند.
4. تقسیم نامه را تنظیم کنند.

تقسیم؛ شامل افراز و تفکیک است. یعنی تفکیک کردن حصه(‌سهم) هر یک از شرکای ملک، و تعیین ملک مشاع.
طبق ماده 591 قانون مدنی؛ معین کردن این امر یا از طریق دادگاه و یا تراضی شرکا صورت می‌گیرد.

تفاوت افراز و تفکیک در چه مواردی می‌باشد:

1. از شایع ترین و مهم ترین تفاوت میان افراز و تفکیک در خصوص مشاع و غیر مشاع بودن املاک می‌باشد. افراز فقط در مورد ملک مشاع کاربرد دارد ولی تفکیک هم در اموال مشاع و هم غیر مشاع، کاربرد قابل توجهی دارد‌.

2. حالت اشاعه بعد از افراز از بین می‌رود، پس درنتیجه شراکت برهم میخورد. ولی بعد از تفکیک در املاک مشاع، حالت اشاعه همچنان جریان دارد.

3. در تفکیک تعیین تکلیف نهایی در اداره ثبت و افراز در دادگاه صورت می‌گیرد.( مرجع درخواست افراز، هم در دادگاه و هم در اداره ثبت انجام می‌شود ولی در رابطه با تفکیک، تنها در اداره ثبت محل وقوع ملک می‌باشد.)

4. اگر در بین مالکین مشاع، کودک و یا غایب مفقودالاثر یا به طور جامع، محجور وجود داشته باشد، افراز با حضور نمایندگان در  دادگاه انجام خواهد شد اما در تفکیک به این شکل نمی‌باشد.

5. تفکیک تنها به تقسیم ملک منجر می‌شود ولی افراز علاوه بر تقسیم ملک، سهام مالکین مشاع را هم مشخص می‌کند و قطعات افراز شده به نسبت سهام مالکین مشاع به آن اختصاص می‌یابد.

دعوای افراز به چه شکل است:

دعوای شریک ملک مشاع، با شریک یا شرکای دیگر، به منظور تقسیم مال، در صورتی که بر تقسیم، عدم تراضی وجود داشته باشد. از ویژگی های افراز؛ محرز شدن مالکیت متقاضیان افراز می‌باشد. همچنین افراز ممکن است به عین، منفعت و یا دین باشد.

غیر قابل افراز بودن ملک؛ در افراز املاک، تعداد مالکین از  شروط اساسی است و حداقل باید دو نفر شریک مشاعی باشند. در برخی از موارد ملک قابل افراز و تقسیم نمی‌باشد ما در این مقاله به مهم ترین ها می‌پردازیم:

1. دعوی افراز به دادگاه ارجاع داده می‌شود؛ دادگاه بعد از اقامه ‌ی دعوا، ارجاع موضوع به کارشناس را صادر می‌کند و کارشناس بعد از بررسی موضوع نسبت به قابل افراز بودن یا نبودن ملک اظهار نظر می‌کند. زمانی که ملکی قابل افراز نباشد، دادگاه حکم، به غیر قابل افراز بودن ملک می‌دهد.

2. اگر تقسیم ملک موجب شود تمام ملک و یا سهم چند تن از مالکین به خطر بیفتد، افراز آن ممنوع می‌شود حتی اگر تمامی شرکا در افراز تراضی انجام داده باشند. البته به این نکته هم باید توجه کرد که در صورت رضایت شریک متضرر به تقسیم، تقسیم امکان پذیر می‌شود.( جز در مواردی که ضرر مالی و یا ملکی مشخص باشد که در این حالت تقسیم امکان پذیر نمی‌باشد.)


ویلا یا ملک بدون سند

روز به روز ارزش سرمایه مردم کاسته می‌شود که این امر موجب نگرانی عده بسیاری از افراد شده است. به دنبال همین روند مردم، تصمیماتی راجع به خرید زمین یا ویلا در شمال کشور می‌گیرند تا بتوانند در آنجا سرمایه گذاری کنند، ولی به سراغ املاکی می‌روند که قیمت پایین تری داشته باشد. به همین منظور ممکن است اقدام به خرید ملکی کنند که فاقد سند می‌باشد.
خرید املاک بدون سند در اکثر مواقع فاقد اعتبار می‌باشند و همین موضوع ممکن است، مشکلات زیادی را در آینده به همراه داشته باشد. برای جلوگیری از خطرات و مشکلات آینده، نیازمندِ بالابردن سطح اطلاعات ثبتی و حقوقیِ خود می‌باشیم.
علاوه بر این‌ها، زمانی که هنگام خرید ملک یا ویلایی به دفاتر مشاورین املاک مراجعه می‌شود، اقداماتی برای تنظیم مبایعه نامه انجام می‌دهند که برای آسودگی خاطر و خودداری از ضرر و زیان، باید به دفاتر ثبتی مراجعه کرد و استعلامات ثبتی مربوطه را انجام داد. چراکه تنها راه، برای کسب اطمینان جهت صحت ملک، دفاتر ثبتی می‌باشند.

موسسه-حقیقت-گستر

تصورات راجع به ویلای بدون سند:
ذهنیتی که مردم از ویلا و یا ملک بدون سند دارند، این است که ملک، زمین و یا ویلایی وجود دارد ولی هیچ گونه سند و کاغذی برای اخذ قرارداد وجود ندارد. این تصور کاملا اشتباه و سطحی است. منظور از ویلای بدون سند، ملکی است که اسناد مربوطه‌ی آن، فاقد اعتبار قانونی می‌باشد.

پیش فروش ملک یا ویلا بدون دریافت سند تفکیکی:
بدون شک، یکی از شایع ترین کلاهبرداری ها در خصوص جرایم ملکی، پیش فروش آپارتمان یا ویلایی است که، بدون دریافت سند تفکیکی وارد معامله شده است! البته باید این نکته را هم توجه کرد که قانون، قوانین زیادی برای جلوگیری از کلاهبرداری های ملکی تنظیم کرده است ولی احتیاط خریدار هم از واجبات می‌باشد. خریدار باید از شخصی که ملک را می‌خرد، مطمئن باشد! اگر چه پیش خرید و پیش فروش ملک و یا ویلا، تنها از راه سند رسمی امکان پذیر است ولی به دلیل افرایش کلاهبرداری ها مراجعه به دفاتر ثبت اسناد و گرفتن استعلامات لازمه، ضرری ندارد. در صورتی که خریدار از صحت ملک مطلع شد، جلسه ای با مشاورین املاک ترتیب می‌دهد و طی جلسه، طرفین قرارداد، معامله مربوطه را تنظیم می‌کنند و سپس خریدار به دفترخانه مراجعه می‌کند.

تقسیم بندی موجود برای اسناد ویلای :
از تقسیم بندی های موجود برای اسناد ویلایی، سند رسمی و عادی می‌باشند که در رفتار و برخورد های حقوقی و قضایی با هم تفاوت دارند.

معنای لغوی سند با استناد به ماده 1248 قانون مدنی:
ماده 1248 قانون مدنی، سند را این‌گونه تعریف می‌کند؛ هرآنچه که در مقام دفاع، قابل استناد باشد، یعنی این سند است که مطلبی را ثابت می‌کند و برای اثبات یک ادعا می‌تواند مورد استناد قرار بگیرد.

معنی سند رسمی از دیدگاه قانون 1287 قانون مدنی:
واژه رسمی را با کلمه سند، در یک راستا قرار داده اند و تعریفی کلی از سند رسمی را ارائه دادند. به اسنادی رسمی می‌گویند که؛ توسط ادارات و مأمورین رسمی کشور، به ثبت رسیده باشد. همچنین در ماده 1289 قانون مدنی آمده است که؛ هر سندی که جزو اسناد رسمی تلقی نشود، سندی عادی محسوب می‌شود.

مهم ترین تفاوت میان سند عادی و سند رسمی:
یکی از مهم ترین و حائز اهمیت ترین دلیلی که اسناد رسمی و عادی را از هم جدا می‌کند، قابل استماع بودن است.
در اسناد عادی، تمام شکایات قابل استماع اند درصورتی که همچین چیزی در اسناد رسمی دیده نمی‌شود جز در حالتی که سند، حکم جعل داشته باشد.
شخصی که حکم جعل سند داشته باشد نمی‌تواند به اسناد رسمی شکایت کند، مگر فردی، مدعی شود این سند رسمی جعلی است و از اعتبار لازم برخوردار نیست که در این صورت به دادگاه جهت داوری فرستاده می‌شود.

در موسسه حقیقت گستر مشاورین و کلای حقوقی ما تجربه های بسیاری در زمینه املاک و مشکلات ملکی دارند، با مراجعه به موسسه ما، می‌توانید با آسودگی خیال، پرونده خود را به ما بسپارید.


اقدامات لازم جهت تقسیم ترکه

اموال و حقوقی که از متوفی به جا مانده است و قابل انتقال به فرد یا افراد دیگری بعد از مرگ وی باشد را ترکه می‌نامند. منظور از ترکه دارایی مثبت( اموال عینی، منفعت، طلب و کلیه حقوق مالی) است که بعد از فوت ایشان به وراث منتقل می‌شود.
طبق تعریف بالا، دیون متوفی به وراث منتقل نمی‌شوند و هیچ مسئولیتی در قبال پرداخت آن ندارند، مگر میزان اموال متوفی که برای بدهی‌ها کسر خواهد شد.

موسسه-حقیقت-گستر

اقدامات قبل از تقسیم ترکه:
اقدامات مربوط به ترکه عبارت است از: اموری که برای حفظ ترکه و رساندن آن به وراث (قانونی) صورت می‌گیرد؛ که شامل مهر و موم ترکه، تحریر ترکه و اداره ترکه می‌شود.
بنابر ماده 20 قانون آیین دادرسی مدنی: دعاوی راجع به تقسیم ترکه متوفی چه خواسته، چه دین و چه مربوط به وصایای متوفی باشد؛ تا زمانی که تقسیم ترکه صورت نگرفته باشد، در دادگاه‌های محلی اقامه می‌شود که طبق این قانون، آخرین اقامتگاه متوفی در ایران محسوب می‌شود. در شرایطی که آخرین اقامتگاه متوفی نامشخص باشد، رسیدگی به دعاوی ذکر شده، در صلاحیت دادگاهی است که آخرین محل سکونت متوفی در آنجا بوده است. (ایران)

در ماده 166 به بعد قانون امور حسبی: دادگاه با تقاضای هر یک از ورثه متوفی یا نماینده قانونی آنها و یا موصی له، زمانی که وصیت جزء مشاع ترکه باشد و همچنین طلب‌کار متوفی که طلب‌اش مستند به سند رسمی یا حکم قطعی باشد، وصی می‌تواند، فورا بعد از اطلاع و ابلاغ وقت مهر و موم، جهت مهر و موم اقدامات لازم را به عمل بیاورد.

با استناد به ماده 194 قانون امور حسبی: به تقاضای افرادی که حق درخواست مهر و موم را دارند، رفع آن توسط همان دادگاه صالح راجع به امور ترکه امکان پذیر می‌باشد و بعد از انجام امور، دادگاه به تقاضای ورثه و وصی، اقدام به تحریر ترکه می‌نماید.( تحریر ترکه برای تعیین مقدار ترکه و دیون متوفی می‌باشد.)

ماده 869 قانون مدنی
حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق می‌گیرد باید قبل از تقسیم آن اداء شوند که شامل موارد ذیل می‌شود:

1. قیمت کفن میت و حقوقی که متعلق به اعیان ترکیه است. (مانند عینی که به رهن تعلق دارد.)
2. دیون و واجبات مالی متوفی.
3. وصایای میت تا ثلث ترکه بدون اجازه ورثه و زیاده بر ثلث با اجازه آنها.

قبول ترکه:
اگر وراث بدون هیچ شرطی ترکه را قبول کنند، مسئولیت پرداخت تمام دیون متوفی بر عهده ایشان می‌شود. اعم از اینکه دارایی متوفی بیشتر از دیونش باشد. مگر اینکه ثابت کنند که بعد از فوت شخص، ترکه بدون تقصیر آنها تلف شده و باقیمانده ترکه برای پرداخت دیون کافی نمی‌باشد.
قبول ترکه گاهی صریحا به وسیله تنظیم اسناد رسمی یا عادی صورت می‌گیرد، و یا به صورت ضمنی از طریق انجام دادن اعمالی که مورد قبول کاشف باشد همانند؛ بیع، صلی، هبه و رهن ترکه.

رد ترکه:
اگر وارثی ترکه را رد کند، در حکم ترکه، متوفی بدون وارث خواهد شد. طبق ماده 327 قانون امور حسبی ترکه به بعد، از جانب مدیر ترکه‌ای، که آن را دادگاه تعیین میکند، اداره، حفظ و تصفیه خواهد شد. اگر بعد از تصفیه از ماترک چیزی باقی بماند به ورثه تعلق خواهد گرفت.

تقسیم ترکه:
طبق ماده 300 قانون امور حسبی؛ در صورت تعدد ورثه هر یک از آنها می‌توانند از دادگاه، درخواست تقسیم سهم خود، از سهم سایر ورثه را داشته باشند و بنابر ماده 301 همان قانون(ولی، وصی و قیم هر وراثی که محجور باشند و امین غایب و یا جنین کسی که سهم الارث بعضی از ورثه به او منتقل گردیده است، حق درخواست تقسیم را دارند.)

طبق ماده 589 قانون مدنی؛ هر شریک المال حق دارد هر زمانی که صلاح بداند، تقاضای تقسیم اموال مشترک کند.

مطابق ماده ذکر شده، هر یک از اشخاص ذیل به عنوان خواهان دعوی تقسیم قرار می‌گیرند:
1. هرگاه هر یک از ورثه به سن رشد و قانونی نرسیده باشد، پدر و یا جد پدری صغیر می‌تواند از دادگاه تقاضای تقسیم  اموال کند.
2. اگر متوفی برای بعد از زمان فوت خود، وصی را تعیین کرده باشد، وصیِ منتخب حق درخواست تقسیم را دارد.
3. ورثه قانونی متوفی اجازه‌ی تقاضای درخواست تقسیم را دارند.
وراث محجوری که از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع باشند، حق درخواست تقسیم را دارا هستند؛
مانند: صغار، اشخاص غیر رشید و مجانین( قیم معین یا محجور باشد)

اگر غایب مفقودالاثر، برای اداره اموالش، تکلیفی را مشخص نکرده باشد، کسی هم نباشد که قانونا حق تصدی امور مربوط به وی را داشته باشد؛ دادگاه برای اداره اموالش، یک فرد امین را معین می‌کند. تقاضای تعیین شخص امین، تنها از جانب مدعی العموم و اشخاص ذینفع در این امر مورد قبول واقع می‌شود.( طبق ماده 1012 قانون مدنی)
همچنین ماده 303 قانون امور حبسی مقرر داشته است: هرگاه یکی از ورثه متوفی غایب مفقودالاثر باشد و آن فرد، وکیلی را برای درخواست تقسیم اموال متوفی معرفی و مشخص نکرده باشد، بدواً برای فرد غایب، امینی تعیین می‌شود و بعد تقسیم انجام می‌گردد. ( وکیلِ شخص غایب نیز می‌تواند یکی از اشخاصی باشد که حق درخواست تقسیم را دارد.)


اخذ اقامت ایران برای اتباع افغان

بررسی تابعیت و اقامت( موقت، دائم) و شروط لازم آن‌ها:

برای فهم مطالب درونِ مقاله نیاز به توضیح برخی اصطلاحات داریم.
تابعیت چیست: به رابطه سیاسی، حقوقی و معنوی که پل ارتباطی میان یک شخص و دولت معین است، تابعیت می‌گویند. طبق این تعریف؛ تمام افراد ساکن ایران، دارای تابعیت ایرانی هستند به جز اشخاصی که تابعیت خارجی آنها مشخص باشد.

موسسه-حقیقت-گستر

افرادی که به طور قطع، تابعیت ایران را دارا هستند شامل موارد زیر می‌شود:( قانون تابعیت ماده 976 قانون مدنی)
1. کسانی که پدرشان ایرانی است، چه در ایران و چه در خارج متولد شده باشند، تابع ایران هستند.( با شرط مشروع بودن نسب فرزند)
2. افرادی که در ایران متولد شده اند ولی پدر و مادرشان مشخص نیست، ایرانی محسوب می‌شوند؛ اما در صورتی که نسب نامشروع بودنشان آشکار شود، اعطای تابعیت هم لغو خواهد شد.
3. اشخاصی که در ایران از پدر و مادر خارجی، که یکی از آنها در ایران متولد شده است، به دنیا آمده اند، دارای تابعیت ایرانی می‌باشند.
تبصره: (این قوانین و شرایط، شامل اطفال متولد شده از نمایندگان سیاسی و کنسولی خارجه نمی‌شود.)
4. کسانی که در ایران از پدری که تبعه کشوری دیگر است متولد شده باشند ولی بلافاصله بعد از رسیدن به سن قانونی(18 سال تمام)، حداقل یک سال در ایران اقامت داشته اند. در غیر این صورت قبول شدن آنها به تابعیت ایران مطابق مقرراتی است که طبق قانون، برای تحصیل تابعیت ایران مقرر می‌شود.
تبصره:(این قوانین و شرایط، شامل اطفال متولد شده از نمایندگان سیاسی و کنسولی خارجه نمی‌شود.)
5. هر زنی که تابعیت ایران را ندارد از طریق ازدواج با مرد ایرانی می‌تواند آن را کسب کند.( از طریق ازدواج)
6. هر تبعه خارجی که با روش های گوناگون تابعیت ایران را کسب کرده باشند. همانند روش‌های؛ تحصیلی، تجاری و یا مذهبی.

ممکن است سوالاتی راجع به مزایای اخذ تابعیت ایران برای افغان ها مطرح شود که در این مقاله قصد داریم به آنها بپردازیم:
زمانی که اشخاص با دلایل گوناگون تصمیم به مهاجرت می‌گیرند، ممکن است دچار بعضی تبعیض ها و نابرابری هایی شوند که با کسب تابعیت، نگرانیشان بابت این مسائل به حداقل می‌رسند و می‌توانند همانند سایر شهروندان، از حقوق و مزایای اقامت برخوردار شوند. حقوقی مانند: حق تحصیل، اخذ گواهینامه، خرید و فروش اموال منقول و غیرمنقول، تنظیم سند رسمی، داشتن حساب بانکی و انجام امور بانکی و اداری.
اخذ تابعیت ایران و استفاده از امکانات آن برای اتباع افغان، اهمیت بالایی دارد.

شرایط اخذ تابعیت ایرانی برای اتباع افغان چیست؟
( طبق ماده 979 قانون مدنی)
1. یکی از شرایط کسب تابعیت ایران، رسیدن به 18 سال تمام می‌باشد.
2. متقاضی کسب تابعیت ایران، باید حداقل به مدت 5 سال در ایران سکونت قانونی داشته باشد.
3. متقاضی کسب تابعیت ایران، در هیچ کشور دیگری به جنایت غیر‌سیاسی محکوم نشده باشد. بنابراین جنایت سیاسی مانع محسوب نمی‌شود.
4. با آنکه خدمت سربازی ضروری نیست ولی شخص متقاضی نباید از خدمت سربازی کشور خود فراری باشد.

بین تابعیت و اقامت نکاتی وجود دارد که باعث تمایز این دو مسئله از هم می‌شود.
بنابر قانون، محلی که شخص، در آنجا سکونت دارد و مرکز امور فعالیت هایش می‌باشد، اقامتگاه آن شخص محسوب می‌شود.( طبق ماده 1002 قانون مدنی)
اقامت؛ را رابطه ای مادی و حقوقی تعریف کرده‌اند که بدون توجه به تابعیت افراد، شخصی را به بخشی از خاک یک کشور مرتبط می‌سازد.
( تعریف اقامت در ماده 4 ورود و اقامت اتباع خارجی در ایران)

اقامت موقت:
اقامتِ اتباع خارجی، در کشوری معین، بر اساس یک بازه‌‌ی زمانیِ تعریف شده، که از طریق، روادید و یا اجازه اقامت، می‌توانند در کشوری به طور موقت زندگی کنند را اقامت موقت می‌گویند.
در این نوع اقامت، افراد از حقوق شهروندی به طور کامل برخوردار نمی‌شوند. این نوع اقامت، ممکن است برای تحصیل، تجارت و یا هر دلیل دیگری اعطا شود.

روادید:
ویزا یا گواهی است که مجوز عبور و یا ورود به یک کشور را نشان می‌دهد. روادید یک‌سری محدودیت را برای افراد خارجی به همراه دارد.( روادید بیشتر به اجازه ورود به یک کشور مربوط می‌شود.)
ممکن است در برخی کشورها روادید با اجازه‌نامه‌ رسمیِ ماندن و اقامت در آنجا متفاوت باشد. روادید به واسطه افسر مهاجرت در هنگام ورود، تایید می‌شود و هر زمان می‌توان آن را لغو کرد.

اقامت موقت پیش شرط اخذ اقامت دائم:
اجازه تمدید اقامت موقت و یا دائم از طرف کلانتری باید داده شود و هیچ یک از اتباع خارجی بدون اجازه کلانتری، بیشتر از مدت تعیین شده، نمی توانند در ایران اقامت داشته باشند. اجازه اقامت موقت و یا دائم قابل تجدید و تمدید می باشد».
بیشتر کشورهای جهان در مرحله اول، اقامت موقت را برای متقاضی صادر می‌کنند.( کشورهایی هم وجود دارند که از این قانون مستثنی می‌باشند.) افرادی که به عنوان کارآفرین یا سرمایه‌گذار برای اخذ اقامت اقدام میکنند، با رعایت قوانینی می‌توانند آن را حفظ و تمدید کنند.(قوانینی مثل سودآوری شرکت، پرداخت بیمه و مالیات)

قوانین کلی برای تمدید اقامت موقت شامل موارد ذیل می‌شود:
1. داشتن محل سکونت
2. توانایی مالی برای پرداخت هزینه‌های خود و خانواده
3. بیمه پزشکی یا گواهی سلامت
4. نداشتن سابقه کیفری

اخذ اقامت دائم در ایران برای اتباع افغانستانی:
اقامت دائم به دلیل نداشتن محدودیت زمانی، نیازی به تمدید ندارد. مدت زمان اخذ اقامت دائم هر کشور، مربوط به قوانین آن کشور می‌باشد. مدت زمان دریافت اقامت دائم در ایران معمولا بین 2تا5 سال می‌باشد.

همانطور که اخذ تابعیت شرایطی دارد، گرفتن اقامت ایران نیز دارای شروطی است که در موارد ذیل آنها را بررسی خواهیم کرد.
(طبق ماده 980 قانون مدنی)
1. سابقه اقامت قانونی به مدت 5 سال در ایران( پروانه اقامت) را داشته باشند.
2.  اتباع افغان، زمانی که می‌خواهند اقامت ایران را کسب کنند باید به سن 18 سال تمام رسیده باشند.
3. اشخاص نام برده، باید مقام عالیِ علمی، شغلی و یا تخصصی را دارا باشند و به مدت 2 سال از اقامت قانونی ایران، بهره‌مند شده باشند.(ماده 980 قانون مدنی)
4. متقاضی اقامت دائم ایران، علاوه بر داشتن 2 سال سابقه اقامت قانونی در ایران، باید خدماتی ارزنده به امور عام المنفعه، که مورد تایید مقامات صلاحیت‌دار است را انجام داده باشد.
5. فرد متقاضیِ اقامت دائم در ایران، ضمن دارا بودن 2 سال سابقه اقامت قانونی در ایران، می‌تواند در امور تولیدی و عمرانی ایران که مورد تایید مقامات صلاحیت‌دار است، سرمایه گذاری کرده باشد. و حقوق و مستمری بازنشستگی‌اش، را حداقل یکی از بانک‌های مجاز و قانونی ایران تایید کرده باشد.
6. شخص متقاضی، باید معرفی نامه‌ای، از اداره تابعیت وزارت امور خارجه ایران داشته باشد.(طبق ماده 980 قانون مدنی همچنین اختیار کردن همسر و فرزند ایرانی نیز، به دریافت اقامت دائم کمک شایانی می‌کند.)

تفاوت اقامت موقت و دائمی:
در اقامت موقت؛ مجوز برای مدتی معین صادر می‌شود برای مثال، یک یا دوسال ولی در اقامت دائم، همانطور که از اسمش پیداست؛ به صورت بلند مدت و دائمی به فرد اجازه اقامت در کشور را می‌دهد.

اقامت موقت پیش شرط اخذ اقامت دائم:
اجازه تمدید اقامت موقت و یا دائم از طرف کلانتری باید داده شود و هیچ یک از اتباع خارجی بدون اجازه کلانتری، بیشتر از مدت تعیین شده، نمی توانند در ایران اقامت داشته باشند. اجازه اقامت موقت و یا دائم قابل تجدید و تمدید می باشد».
بیشتر کشورهای جهان در مرحله اول، اقامت موقت را برای متقاضی صادر می‌کنند.( کشورهایی هم وجود دارند که از این قانون مستثنی می‌باشند.) افرادی که به عنوان کارآفرین یا سرمایه‌گذار برای اخذ اقامت اقدام میکنند، با رعایت قوانینی می‌توانند آن را حفظ و تمدید کنند.( قوانینی مثل سودآوری شرکت، پرداخت بیمه و مالیات)